همانگونه که در مورد بسیاری دیگر از عوارض جغرافیایی جهان رایج است برای این دریا نیز نامهای متفاوتی در زمانهای گوناگون استفاده شدهاست.
در آغاز سدهٔ هفتم میلادی دو قوم بزرگ در شمال قفقاز سکنی داشتند. یکی از این دو قوم بلغارها و قوم دیگر خزران بودند که دشتهای سفلای رود تِرِکْ و رود ولگا جایگاهشان بود.[۳] به عبارت دیگر این قوم در بین شمال غربی این دریا و دریای سیاه سکونت داشتند. اینها مردمی بودند از نژاد زرد(اصفر) که به صحراگردی و تاخت و تاز در ممالک همجوار اشتغال داشتند و غالباً به طرف وادی رود کورا(کوروش قدیم) میآمدند.[۴] در جنگهائی که به سالهای ۵۸۹ و ۶۳۰-۶۲۶ میلادی روی داد، سرنوشت خزران با سرنوشت خان آشینا پیوندی سخت نزدیک یافت. از این رو در نوشتههای مورخان رومی و ایرانی، نامهای ترک و خزر در کنار یکدیگر آمدهاست. شاوان در نوشتههای خود خواننده را از این خطا بر حذر میدارد و معتقد است که نباید این دو قوم را یکی دانست[۵] خزران میخواستند راه ابریشم را زیر نظر گیرند تا از این رهگذر در روابط بازرگانی با روم شرقی(بیزانس) سود فراوان به چنگ آورند. سبب اتحاد خزران با ترکان همین بودهاست. بعدها در روزگار خسرو اول و انوشیروان و نیز به هنگام فرمانروایی هرمز چهارم، خسرو دوم و کواذ دوم تا پایان شاهنشاهی ساسانی، خزران که از دیر زمان دشمن ایران بودند، دوش به دوش ترکان و رومیان با سپاه ساسانی پیکار کردند و ستم فراوان بر مردم قفقاز روا داشتند[۶] بنای استحکامات بزرگی چون شهر دربند یا (باب الابواب) در شمال قفقاز در عهد ساسانیان، که برای جلوگیری از حملات خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. رواج امروزی دریای خزر به طور کلی به زمان اشغالگری روسها در دورة قاجاریه [۷] و کوتاه سازی دست ایرانیان [۸] از این دریا برمیگردد. [۹] به اعتقاد عنایتالله رضا، «خزران»، قومی بودند که در زمان خسرو انوشیروان در قرن ششم میلادی گروهی از بقایای آنها به ناحیهٔ شمال قفقاز آمدند و به طور کلی در منطقهٔ بخش وسطا و جنوبی رود ولگا زندگی میکردند و این، هیچ ربطی به دریا شمال ایران نداشته و فاصلهٔ قوم خزر تا این دریا بسیار زیاد بودهاست. او با اشاره به بررسیهایش برای پی بردن به دلیل نامگذاری دریای شمال ایران به نام خزر و آوردن اسم خزر در متون عربی، معتقد است: «در بررسیهایم در متون قدیمی متوجه شدم، تا قرن چهارم هجری قمری اصلاً نام خزر بر دریای شمال ایران گذاشته نشدهاست. مثلاً در کتاب «خوارزمی» و «سفرنامه ابن فضلان» اصلاً اسمی از خزر نیست. در دورهٔ بنیامیه که حاکمان عرب، قفقاز را گرفتند، قوم خزر که با رم شرقی و بیزانس متحد بود، هنوز بهطور کامل شکل نگرفته بود و غارتگری میکرد؛ از طریق رود کر به عربها حمله کرد. عربها به این دلیل که آنها از رود کر حمله کردند، گمان کردند، از دریا به این رود آمدهاند، پس استنباط کردند که گویا این دریا، دریا خزر است. به همین دلیل، آن را بر مبنای گفتهها،«بحر الخزر» نامیدند؛ در حالی که این نام را بر چند دریای دیگر نیز گفتهاند. در متونی که ما به زبان عربی مشاهده میکنیم، اصلاً نام خزر را تا قرن چهارم هجری قمری نمیبینیم. نام خزر برای نخستین بار در کتاب «حدود العالم» و در کنار نام دریای جرجان، تبرستان و دیگر نامها ذکر شده، ولی هیچ دلیلی بر این که این دریا، «خزر» گفته شود، وجود نداشتهاست. اما در متون اسلامی و غربی قدیم، دو نام قدیم و مشهور «هیرکانیها» یا«گرگان» که بعدها در دورهٔ اسلامی عربها آن را«جرجانیه» نامیدند و «کاسپی» وجود دارد.[۱۰]
ادامه مطلب ...
آبهای زیرزمینی بطور طبیعی ، و بطور کلی تحت اثر وزن خود از نقاط مرتفع به سوی نقاط پست حرکت میکنند. حرکت افقی آب در زیر زمین اغلب بسیار آهستهتر از رودخانههاست، به نحوی که سرعت آب در رودخانهها را با متر در ثانیه میسنجند در حالی که سرعت آبهای زیرزمینی با سانتیمتر در روز و حتی متر در سال سنجیده میشود
● جابجایی آب در زیر زمین در تجزیه و تحلیل حرکت آب زیرزمینی ، مسیر واقعی پرپیچ و خم مولکولهای آب از خلال منافذ رسوبات و درز و شکاف سنگها را به صورت مسیرها صافی در نظر میگیرند، بطوری که گویی مولکولهای آب مستقیما از درون ذرات جامد عبور میکند. خطوط صاف مسیر حرکت مولکولهای آب را اصطلاحا «خط جریان» میگویند. جریان آب زیرزمینی معمولا بهصورت یکنواخت و ماندگار است. با استفاده از ارتفاع سطح آب در چاههایی که در یک سفره حفر شدهاند میتوان «نقشه خطوط تراز ایستایی» را تهیه کرد. این گونه نقشهها از نظر مطالعه حرکت آب در زیر زمین و کسب اطلاعات در مورد سفره آب زیرزمینی بسیار مفید است. خطوط تراز ابهای زیرزمینی را خطوط هم پتانسیل نیز میگویند. جهت جریان آب زیرزمینی و نحوه ارتباط آب زیرزمینی با رودخانهها و دریاچه ها را مشخص کرد، جهت و سرعت حرکت آب زیرزمینی را همچنین میتوان بوسیله «رویابها» نیز مشخص کرد. به این منظور مقداری مواد رنگی ، مواد نمکی یا مواد رادیواکتیو را به آب چاه افزوده و زمان دریافتشان را در چند چاه مجاور مشخص میکنند. به این وسیله ، با در دست داشتن فاصله چاهها از یکدیگر جهت و سرعت حرکت آب زیرزمینی معلوم میشود.
ادامه مطلب ...
آب
کافی مهمترین همراه شما در کویر است حتی در شرایطی که تشنگی خیلی شدید
نیست می تواند باعث کند شدن فعالیت مغزی شما گردد گردد , بنا بر این اولین
قدم در شرایط بحرانی برنامه ریزی برای تهیه آب می باشد حتی در شرایطی که
شما مطمین هستید نیاز مبرمی به آب ندارید . اگر آب در دسترس دارید در
نوشیدن آب صرفه جویی نکنید زیرا نرسیدن آب کافی به بدن می تواند باعث گیجی ,
کند شدن ذهن و غلظت خون گردد همچنین کم آبی بدن می تواند باعث افزایش ترس و
سرد شدن بدن گردد پس در شرایط بحران هرچند که آب کافی در اختیار نداشته
باشید در مصرف آب صرفه جویی نکنید .
یک انسان معمولی می تواند برای مدت
معینی بدون آب به زندگی ادامه دهد . مهمترین عامل از پای در امادن انسان آب
نیست بلکه روحیه فرد و عوامل روانی می باشد . مدت زمان زنده ماندن بستگی
مستقیم به دمای محیط و میزان تعرق دارد از این روی در شرایط بحران هرگز در
زمان تابش خورشید حرکت نکنید و به استراحت بپردازید , زمانی که تابش خورشید
به حد اقل میرسد بهترین زمان برای فعالیت است . برای مثال در مناطق کویری
ایران در تابستان و در دمای 49 درجه و بدون مصرف آب حد اکثر زمانی که یک
فرد زنده می ماند چیزی در حدود 2 الی 3 ساعت می باشد . در صورتیکه همین فرد
در زمان تابش در زیر سایه استراحت کند و در شب به ادامه مسیر بپردازد در
حدود 5/2 روز می تواند بدون مصرف آب به زندگی ادامه دهد . نکته حایز احمیت
دیگر این است که برای هر روز زنده ماندن در دمای 49 درجه (با احتساب
استراحت در روز و حرکت در شب ) به مقدار 2 لیتر آب نیاز است .
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...